امروز چهارشنبه 07 آذر 1403 http://azmoon.cloob24.com
0

عبارتهایی درباره زندگی مطرح شده است. به هریک پاسخ "بلی" یا " خیر" بدهید. هیچ گویه ای را بدون پاسخ نگذارید.

1. حسادت در روابط زناشویی بین من و هوسرم، تاثیر چندانی ندارد.

2. کار من چندان خسته کننده نیست.

3. تصور می کنم که همواره در کارم شتاب به خرج می دهم.

4. اغلب به فرزند یا فرزندانم می گویم، چه اندازه برایم عزیز هستند.

5. زمان برگزاری انتخابات، از نماینده سیاسی مورد علاقه ام جانبداری می کنم.

6. سرپرست واحد محل کارم اغلب مواردی را به من گوشزد می کند که در بالا بردن کیفیت کارم، موثر است.

7. بیشتر ایام کارهای روزانه ام را با احساسی خوب و رضایت خاطر به پایان می رسانم.

8. من اخبار ورزشی را مرور نمی کنم.

9. درآمدم برای انتخاب مکانی مناسب جهت زندگی دلخواه، کفایت نمی کند.

10. دلم می خواهد محل کارم از شهرت بهتری برخوردار باشد.

11. به اندازه ای مشغول کارم که کمتر می توانم به کارهای تفریحی بپردازم (مثل رفتن به سینما).

12. اطلاع ندارم چه کسانی نمایندگان مجلس یا نماینده محل زندگی من هستند.

13. به راحتی می توانم مردم را بخندانم.

14. تعداد واقعی دوستان من انگشت شمارند.

15. من ترجیح می دهم بیشتر روزهای تعطیل ام را به جای آن که بیرون برم، در خانه بمانم.

16. من بیشتر مواقع از خانه بیرون می روم، به خاطر این که خانه ما شلوغ و تنگ است.

17. من و همسرم وقت زیادی را برای با هم بودن نداریم.

18. در محل کار ما افراد به ندرت کارشان را ترک می کنند.

19. همواره بعد از اتمام زمان ارائه نمایشنامه های جالب و فیلم های خوب مطلع می شوم که این نمایشنامه ها یا فیلم ها، ارائه نشده اند. [ روان ستنجی: احتمالا باید فعل مثبت باشد]

20. بیشتر مردم پندارشان این است که نسبت بین هیکل و وزن من، متعادل است.

21. سرپرستم در محل کار به نحوی رفتار می کند که گویی بر من برتری دارد.

22. ویژگیهای زیادی را در خودم احساس می کنم و عاقه مندم آنها را تغییر بدهم.

23. اغلب محبتم را را به دوستانم نشان می دهم.

24. اغلب بر اساس نظرات همکارانم عمل می کنم.

25. بستگان و منسوبان من فقط به هنگام سوگواری و جشن عروسی دور هم جمع می شوند.

26. در ایام تعطیل نیز برای تامین آرامش خاطر و فراموش کردن ناراحتی ها مشکل دارم.

27. جایی که زندگی می کنم، خیابانهای پاکیزه ای دارد.

28. بیان احساس همسرم نسبت به چیزی، اغلب برایم مشکل است.

29. من به طور مرتب بلیط های رفتن به تئاتر و سینما را فراهم می کنم.

30. اغلب اوقات آرامش خاطر دارم.

31. زمانی که از فرزند یا فرزندانم نا راضی هستم، از صحبت کردن با آن ها دوری می کنم.

32. معمولا به وسیله دیگران از رویدادهای روزمره آگاه می شوم.

33. سرپرست محل کارم اغلب آن چه را که باید انجام شود، به روشنی برایم توضیح می دهدو

34. اغلب کتاب یا مقالاتی را پیرامون ورزش و قهرمانان ورزشی مطالعه می کنم.

35. عموما محیط زندگیم مبرا از هرنوع آلودگی است.

0

در کنار دو مدل کلاسیک و مدل سوال پاسخ مدل بازنمایی اندازه گیری وجود دارد. این نظریه ی ابتدا توسط متخصصین سایکو فیزیک و فیزیکی وارد حوزه ی اندازه گیری روانشناسی شد. این متخصصان دریافتند که استفاده از مدل های کلاسیک اندازه گیری

برای استفاده در حوزه ی روانشناسی مناسب نیست چرا که سازه های روانشناسی به قدری پیچیده اند که نمی توان آنها را مدل بندی نمود. بنابراین زمانی که از مدل بندی در حوزه ی روانشناسی صحبت می شود

در واقع مدل بندی داده ها است که به آن مدل تجربی است که بر اساس داده های تجربی بدست می آید.

هزگز نمی توان فعالیت های پیچیده روانی را گزارش کرده و یا تحلیل نمود. در این حوزه در واقع مدل داده وجود دارد یا سازه ی تجربی. بنابراین سازه های تجربی کاملا تقلیل یافته ی سازه های روانشناختی اند.

در ساده ترین حالت موارد روانشناختی از محرک ها پاسخ ها و روابط بین پاسخ ها و محرک ها تشکیل شده است.

محدودیت موجود در مدل های تجربی به معنی محدودیت سازه های روانشناسی نیست. به طور کلی نظریه ی بازنمایی اندازه گیری مطرح می کند که اعداد بازنمایی واقعیت های موجود اند و به این دلیل ایجاد می شوند که روابط تجربی را نشان داد. به عنوان مثال وقتی وزن یک فرد از فرد دیگری بیشتر است باید عددی که به وزن فرد اولی داده می شود نیز بیشتر از ارزش عددی وزن فرد دوم باشد تا بتواند نمایان کننده ی روابط تجربی باشد.

0

اندازه گیری از مهمترین ویژگی های علم است. کلوین می گوید در صورتی می توان از چیزی صحبت کرد که بتوان آن را اندازه گرفت. یکی از بزرگان علم قرن 20 بیان کرده است که تا کنون همه ی چیزهایی که قرار بوده کشف شوند کشف شده اند تنها چیزی که تغییر خواهد کرد دقت اندازه گیری است. جنبه های فلسفی اندازه گیری در فلسفه ی تحلیلی بررسی می شود و کاربردهای اولیه ی آن در فیزیک ظهور کرده است. بعد از آن در آزمایشات روانشناسی تجربی وارد حوزه ی روانشناسی شده است.

مهمترین نظریات اندازه گیری در حوزه ی روانشناسی نظریه کلاسیک اندازه گیری، نظریه ی تعمیم پذیری، نظریه ی سوال پاسخ و احتمالا نظریه ی شبکه ای است. نظریات کلاسیک اندازه گیری و سوال پاسخ بیشترین کاربرد را در حوزه ی طراحی سوال و ساخت پرسشنامه دارند. این نظریات در تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه ها برای دستیابی به بهترین سوالات و پرسشنامه های معتبر و پایا کاربرد دارند.

0

نقش شبکه های اجتماعی در بازتولید نابرابری آموزشی دکتر محمود شارع پور ∗ چکیده شکی نیست که موفقیت آموزشی هر دانش آموزی تا حدودی وابسته به ویژگی های فردی او است، اما نباید فراموش کرد که دانش آموز به عنوان عضوی از مدرسه، خانواده و اجتماع، ممکن است به منا بع و حمایت های مختلفی دسترسی داشته باشد که در م وفقیت آموزشی او تأثیر مهمی بیافریند. دیدگاه شبکه با مطالع هی روابط اجتماعی بین مجموعه ای از افراد، به تحلیل ساخت اجتماعی می پردازد و ضمن توجه به کل ساخت، الگوی روابط موجود در داخل ساخت را نیز بررسی می کند. بنابراین نقطه تمرکز د یدگاه شبکه این است که به جای تأ کید بر کنشگران و ویژگی های فردی آنان، ساختار روابط بین کنشگران را مورد توجه قرار می دهد. در مقاله ی حاضر ابتدا به تعریف شبکه ی اجتماعی و کارکرد آن می پردازد. سپس شبکه به مثابه سرمایه ی ∗ دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران www.SID.ir Archive of SID فصلنامه تعلیم و تربیت شماره 91 166 اجتماعی فردی بررسی شده و در نهایت با استفاده از تحلیل شبکه ای، چارچوب مفهو می جدیدی برای تبیین نابرابری آموزشی ارائه می گردد. از دیدگاه تحلیل شبکه ای، برخورداری از رابطه ی حمایتی با عاملان نهادی شرط لازم برای پیشرفت در نظام آموزشی و همچنین موفقیت شغلی در آینده است. کلید و اژه ها: نابرابری آموزشی، شبکه ی اجتماعی، تحلیل شبکه، منابع اجتماعی، حمایت اجتماعی www.SID.ir Archive of SID نقش شبکه های اجتماعی در بازتولید نابرابری آموزشی 167 مقدمه محققان بر این نکته توافق دارند که اساس موفقیت در جامعه ی شایسته سالار، نظام 1991). اما در مورد ای ن که، 1995؛ گنزبوم، تریمن و اولتی 2 آموزشی است (کرخوف 1 چگونه می توان م وفقیت آموزشی را تقویت کر د، اختلاف نظر زیادی وجود دارد. آی ا منابع مالی و مادی و سرمای ه گذاری در مدرسه سبب افزایش موفقیت تحصیلی م ی شود؟ آیا در این موفقیت، منابع و امکانات خانوادگی مؤثر هستند؟ برابری» یکی از مه م ترین آثار پژوهشی در این زمینه، مطالعه ی جیمز کلمن با عنوان است که در واکنش به انتقاد برخی از افراد در مورد فقدان «فرصت های آموزشی فرصت های برابر صورت گرفت. نتیجه ی قابل توجه تحقیق کلمن این بود که در تبیین تفاوت در موفقیت های تحصیلی دانش آموزان، خاستگاه خانوادگی به مراتب مه م تر از ویژگی های مدرسه و منابع آن است (به نقل از شارع پور 1386). به دنبال کلمن، محققان دیگری به بررسی تأثیر خاستگاه خانوادگی بر موفقیت تحصیلی پرداختند 1980). در مقابل، برخی دیگر از محققان کانون تمرکز خود را بر (سوول، هوزر، ولف 3 1988، انتویستل و تأثیر ویژگی های مدرسه بر م وفقیت تحصیلی قرار دادند (هلینان 4.(1993 الکساندر 5 در دهه های پایانی قرن بیستم، رهیافت جدیدی در خصوص تبیین نابرابری آموزشی در حوزه ی جامع ه شناسی آموزش و پرورش پدیدار شد که فارغ از تقابل اهمیت نسبی خانواده با مدرسه، در تحلیل رفتارهای اجتماعی به الگوی روابط بین کنش گران توجه دارد.

0

یکی از متداول ترین سوالات محققان. محاسبه اندازه نمونه برای مطالعه برآورد شیوع موضوع مورد نظر در جمعیت هدف است در بسیاری از کتاب ها (دانیل، 1999، Lwanga و Lemeshow،

1991) این موضوع بحث شده است. هدف از انجام محاسبات مربوطه، تعیین حجم نمونه مناسب به منظور برآورد شیوع جمعیت با دقت خوب است. اما محاسبه آن با استفاده از فرمول ساده است و شامل چند مرحله ساده است. با این حال، تصمیم گیری برای انتخاب مقادیر مناسب از پارامترهای مورد نیاز در فرمول در برخی شرایط چندان ساده نیست. در این مقاله، مشکلاتی که پژوهشگران مواجه می شوند و راه حل رسیدگی به این مشکلات مطرح شده است.

نحوه محاسبه حجم نمونه

از فرمول ساده زیر (دانیل، 1999) می توان استفاده کرد:

که در آن n حجم نمونه،

برای سطح اطمینان

P = میزان شیوع انتظار و یا نسبت ابتلا به بیماری یا شرایط موردنظر)یعنی اگر 20 ٪، P= عدد 0.2وارد شود)

d = دقت (به نسبت یک اگر 5% بود عدد وارد شود)

آماره Z (:در سطح اطمینان 95 درصد، که در مطالعات علوم پزشکی مقداری مرسوم است، ارزش Z 1.96 است. در این مطالعات، محققان نتایج خود را با فاصله اطمینان 95 ٪ (CI). اعلام می کنند. محققانی که می خواهید به فاصله اطمینان بیشتری داشته باشند از مقدار 99 ٪ در مورد تخمین خود استفاده می کنند، ارزش Z در در فاصله اطمینان برابر با 2.58 است.

نسبت P مورد انتظار: این نسبت (شیوعی مساله ای مانند بیماری یا مشکلی است که محققان قصد دارند در مطالعه میزان آن را برآورد کنند. گاهی اوقات، پژوهشگران متعجب و متحیر اند که این مدارا را ما نمی دانیم. و اصلا به همین دلیل است که قصد انجام این مطالعه را داریم. پژوهشگران باید درک کنند که مقیاس P از عدد صفر تا یک متغیر است، حجم نمونه بسته به مقدار P (شکل 1) تغییر می کند. بنابراین، ما باید برای بدست آوردن تخمینی از میزان شیوع یا همان P به منظور محاسبه حجم نمونه در بسیاری از از مطالعات قبلی استفاده کنیم. در این مقاله، P به صورت کسری از یک، برای استفاده فرمول.بیان می شود برای مثال، اگر شیوع یک بیماری 20 ٪، سپس P برابر است با 0.2.

0

پایایی و فنون فرافکن

نمره های کمّی حاصل از آزمونهای فرافکن چنانچه با روشهایی که توصیف شدند ارزیابی شوند، اغلب پایایی اندکی دارند. از آنجایی که پایایی یک اندازه یا شاخص، حد بالایی را بر سودمندی بالقوه یا اعتبار آن تحمیل می کند، پایاییهای کم اغلب در بررسیهای پژوهشی روی این آزمونها مسئول اعتبارهای پایین قلمداد می شوند. از طرف دیگر، همچنین استدلال شده است که روشهای معمول برای ارزیابی پایایی را نمی توان برای ابزارهای فرافکن به کار برد. برای مثال، گفته می شود که روش دونیمه سازی برای آزمون رورشاخ نامناسب است، زیرا غیرممکن است که بتوان این ده کارت را به گونه ای تقسیم کرد که دو نیمه قابل مقایسه را به دست دهد. پایایی بازآزمایی را نیز نمی توان به کار برد، زیرا آزمون مجدد، در واقع، یک تجربه روان شناختی متفاوت از آزمون اولیه است و چون گفته می شود که فنون فرافکن نسبت به تغییرات جزیی در آزمودنی حساس هستند، در واقع، به نظر می رسد که در برخی از آزمونهای فرافکن فرض می شود که این ابزارها کاملاً پایا هستند و اینکه تغییرات مشاهده شده در پاسخهای آزمون با گذشت زمان مؤید تغییرات واقعی در فرد هستند. بسیاری از ویژگیهایی که این آزمونها با آنها سرو کار دارند، مانند خُلق یا سطح انرژی با گذشت زمان تغییر می کنند و بدین وسیله استدلال محکمی را دال بر این مفروضه به دست می دهند. با وجود این، هر گونه شناخت واقعی از مشکلات پایایی اندازه گیری باید به این نتیجه منجر شود که بسیاری از این تغییرات، اگرچه نه همه آنها، تابعی از پایایی فرعی این ابزارهاست.

0

برای ساختن یک پرسشنامه لازم است مراحل زیر طی شود و گزارش شود:

پروتکل مطالعه مشخص گردد: این مرحله در برگیرنده ی آشنایی با جامعه ی هدف، مطالعه ی ادبیات و پیشینه به صورت نظامند، تعریف و تعیین اهداف، فرمول بندی مفروضات و تعریف اطلاعات اصلی که برای فرض آزمایی آزمون نیاز است.

طرح نقشه تحلیل: در این گام اطلاعات گام اول باید تحلیل شود. نقشه تحلیل باید در برگیرنده ی اندازه هایی از ارتباط و آزمون های آماری باشد که شما قصد دارید استفاده کنید. نقشه ی تحلیل باید به شما کمک کند تا نوع نتایجی که شما می توانید بدست آورید را مشخص کند.

ارائه ی لیستی از اطلاعات مورد نیاز: در این بخش لازم است نوع و فرمت متغیرهای مورد نیاز مشخص شوند.

طرح بخش های مختلف پرسشنامه: لازم است بخش های مختلف پرسشنامه مشخص گردد.

نوشتن سوالات: نوشتن سوالات لازم است مبتنی بر اصول طراح سوال باشد.

کامل کردن پرسشنامه و مشخص کردن ترتیب سوالات تعیین جایگاه سوالات حساس و مهم و نمای ظاهری پرسشنامه

کنترل اهداف و موضوعات با سوالات.

اجرای مقدماتی

اصلاح سوالات و تحلیل اولیه

اجرای اصلی و تحلیل اصلی و تعیین شاخص های روانسنجی

ارائه ی هنجار و منوال.

0

ریاضیات کیفی در علوم رفتاری و اجتماعی

بیشتر دانش بدست آمده از داده ها در حوزه ی روانشناسی از روش های مبتنی بر مطالعه ی تغییرات است. مطالعه ی این تغییرات  در بیشتر آماری که در روانشناسی استفاده می شود، مبتنی بر معالات خطی اند. در ریاضیات خواستگاه مطالعه ی تغییرات معادلات دیفرانسیلی است. در حوزه ی روانشناسی ریاضیاتی فرض می شود، نرخ تغییرات در معادلات دیفرانسیلی، از توابع خطی عمومی تعمیم یافته متغیرها پیروی می کند به جای این که از توابع غیر خطی تبعیت کند. متاسفانه مدل های خطی عمومی پایایی کمی دارند و روش، پارامترها و راه حل آنها خیلی وابسته به موقعیت های ابتدایی آنها است. مدل های خطی به ندرت تایید می شوند. در سال های اخیر به طور مکرر بیان می شود که بیشتر سیستم ها پیچیده اند و باید از طریق واژگان غیر خطی توضیح داده شوند. نکته جالب این است که از طریق واژگان غیر خطی در معادله ی تغییرات، بعضی از فرآیندهای پیچیده می توانند از طریق پارامترهای خیلی کم تبیین شوند. متاسفانه بر خلاف بسیاری از معادلات خطی، این معادلات غیر خطی، از طریق توابع بسته حل شدنی نیستند. برای رفع این مشکل، روش هایی به نام روش های کیفی گسترش یافته اند. تکنیک های دیداری سازی باید برای این هدف تکیه گاه باشند. از این رو روش های گرافیکی و عددی گسترش یافته اند. یکی از روش های گرافیکی نمودارهای فاز فضایی هستند.  این رویکرد دیداری به مدلسازی ریاضیاتی، می تواند برای بکارگیری شهود دانشمندانی که در حوزه مطالعه ی آنها، نظریه ی ریاضیاتی ندارد، بکار گرفته شوند.

ضرغامی

0

در سال های اخیر مطالعه ی شبکه ها به صورت گسترده ای در حوزه های مختلف علمی مانند حوزه ی علوم اجتماعی، اقتصاد، سیستم های زیستی، علوم اعصاب، علوم شناختی و رفتاری گسترش یافته است. اصلی ترین دلیل رشد رویکردهای شبکه ای ارتباطات بین سیستم های مختلف و ظهور و گسترش سیستم های پویا است که از طریق مجموعه ای از تکنیک های آماری و ریاضیاتی که خاستگاه آنها نظریه ی گراف است، قابل تببین و توصیف و تحلیل است. کاربردهای نظریه گراف حوزه ی وسیعی را در بر می گیرد. از این نظریه در برنامه ریزی شهری، کنترل ترافیک، همه گیر شناسی، برنامه ریزی مالی، موتورهای جستجوی اینترنت، تحلیل سیستم های زیستی پیچیده محیطی و مولوکولی و روانسنجی استفاده می شود. فعالیت های زیادی روی معماری شبکه، پویایی و همچنین رشد فرآیندهای آن انجام شده است. در حالی که بیشتر نظریه ی گراف کلاسیک به تحلیل گراف های تصادفی می پردازند، علم مدرن شبکه، روی سیستم های جهان واقعی متمرکز است و نشان داده است که شبکه های واقعی در اکثر موارد، تصادفی نیستند. این شبکه ها سازمان هایی با  فرآیندهای بنیادی زیر بنایی اند که ضامن بقا، رشد و ساختار آنها می باشند.

درک و فهم سازمان شبکه ای به پیچیدگی مغز، در اولین گام مستلزم فهم عملکرد آن به عنوان یک سیستم یکپارچه  است. نتایج تلاش های نقشه بندی مغز و تکنیک های رکورد آن در کنار فعالیت های علمی که به صورت اختصاصی به ارتباطات مغزی می پردازند، مجموعه داده هایی از ارتباطات وسیع مغز گردآوردی کرده است. این داده های نشان می دهند که برای تحلیل، نیازمند تحلیل های کمی و ابزارهای مدلبندی جدید به منظور آشکارسازی ویژگی های سازمان شبکه مغز می باشند.

با وجود این که روش های گوناگون و متعددی برای مشاهده ی آناتومی و فیزیولوژی مغز وجود دارد، جای تعجب نیست که ابزارهای متعددی نیز به منظور تعریف ارتباطات مغزی و رکورد آنها وجود داشته باشد. به طور کلی سه نوع ارتباط مغزی موجود است: ارتباطات ساختاری، ارتباطات عملکردی و شیوه هایی که ارتباط و تعامل این دو نوع را به یکدیگر مربوط می سازند. ارتباطات ساختاری به مجموعه ای از ارتباطات فیزیکی بین مولفه های عصبی مانند ارتباطات سیناپسی یا مسیرهای متوالی فیبری اشاره دارد. ارتباطات عملکردی الگوهای تعاملی پویایی هستند که معمولا از طریق داده های سری زمانی عصبی (مانند همبستگی های متقاطع، اطلاعات تعاملی یا همگنی درونی)بدست می آیند. شیوه های موثر رابط و تسهیل کننده ی رابطه ی ساختار و عملکرد مغز، شبکه ای از تاثیر و تاثرات علی بین مولفه های عصبی را شامل می شود و اغلب بر اساس سرنخ هایی که از سری های زمانی یا بر اساس مداخلات آزمایشی بدست می آیند، کشف و مطالعه می شوند.

در حالی که ارتباطات ساختاری (حداقل در مقیاس زمانی ثانیه تا دقیقه)تا حدی ثابت باقی می مانند، ارتباطات عملکردی و شیوه های موثر، می توانند در کسر بسیار کوچکی از ثانیه هم به صورت خودکار و هم زمانی که فعالیت عصبی برانگیخته می شود، تغییر کنند و ساخت جدیدی پیدا کنند.

وجه مشترک تمام ارتباطات مغزی این است که می توان آنها را از طریق شبکه یا گراف نشان داد و تحلیل نمود. گراف ها زبان ریاضی سیستم هایی هستند که مولفه های آن ارتباطات درونی دارند و با گره ها و یال ها در نظریه گراف قابل مقایسه اند. گره ها ماهیت های عملکردی بنیادین سیستم می باشند و در مغز گره ها می تواند نرون ها به تنهایی، جامعه ی نورونی یا نواحی مغزی باشند. یال ها ارتباطات و اتصالات بین گره ها هستند. در شبکه مغز این ارتباطات می تواند سیناپس ها یا مسیرهای متوالی فیبری و یا روابط علی یا آماری باشند که شباهت، مجاورت یا ارتباط عملکردی را توضیح می دهند. مجموعه ی کامل گره ها و یال ها را می توان از طریق ماتریس ارتباطات که به ماتریس مجاورت مشهور است، نشان داد. این ماتریس نشان می دهد که کدام زوج از گره ها مجاور یکدیگرند.

مفهوم بنیادین دیگر مربوط به نظریه گراف در شبکه مغزی، مسیر عصبی است: منظور از مسیر، یال های متوالی است که به صورت غیر مستقیم یک گره را به گره دیگر مرتبط می سازند. طول کوتاهترین مسیر بین دو گره به عنوان فاصله بین آن دو گره در نظر گرفته می شود و به عنوان حداقل تعداد یالی تعریف می شود که یک گره را به گرهی دیگر وصل می کند. توجه کنید که در گراف ها، فاصله به عنوان فاصله توپولوژیکی بین دو گره تعریف می شود نه به عنوان فاصله در فضای متریک.

شبکه مغزی وابسته به روش رکورد آن یا بر اساس سیستم آزمایشی بکار گرفته شده در مطالعه تجربی، می تواند به روش های مختلفی استخراج شود. اولین گام تعریف گره ها و یال های شبکه است. این گام نه تنها اولین گام بلکه مهمترین گام نیز به شمار می رود. تحلیل آماری شبکه مغزی مبتنی بر تعریفی است که بر اساس آن سیستم زیستی به گره و یال تقسیم بندی می شود. در سیستم های بزرگ مقیاسی مانند مغز، تعریف گره در برگیرنده  تقسیم بندی مغز به نواحی یکپارچه بر اساس داده های تصویری و هیستولوژیک است. روش های بخش بندی مستخرج از داده نیازمند حوزه ی فعالی از پژوهش است و در حال حاضر با چالش های جدی روبرو است. روش های خوشه بندی منجر به پردازش های با اعتبار بالا در شبکه مغزی شده است. در این روش ها شباهت بین نیمرخ ارتباطات ساختاری یا عملکردی به منظور استخراج محدوده های بین نواحی مختلف مغز، بدست می آید.  

گام های نظری تحلیل گراف به صورت زیر است:

الف)تعریف گره های شبکه ب)برآورد اندازه ای مناسب از ارتباط ج)ساخت ماتریس ارتباطات و د)تحلیل نظری گراف مربوط به شبکه ی استخراج شده.

بعد از تعریف گره ها، تعریف یال های معمولا در برگیرنده ی برآوردهای ارتباطات جفتی بین گره ها است. شبکه های ساختاری بر مبنای مسیرها و تراکت های فیبری اندازه گرفته شده، ساخته می شوند. در حالی که یال های موثر و عملکردی اغلب بر مبنای ارتباطات آماری برآمده از داده های سری زمانی تعریف می شوند. اندازه های ارزشمندی برای نشان دادن جفت های عملکردی وجود دارد. در حالی که بیشتر مطالعات به منظور تعریف ارتباطات عملکردی از اندازه های ساده ای مانند همبستگی استفاده می کنند، استراتژی های پیچیده تری مانند همبستگی های تفکیکی و نیمه تفکیکی یا ارتباطات جهتدار (علی)و تعاملی را نیز می توان به کار گرفت.

زمانی که یک شبکه مغزی شکل می گیرد، می تواند از طریق ابزارهای کمی برآمده از نظریه ی گراف تحلیل شوند. بسیاری از این روش ها و ابزارها در اختیارند که می توانند در حوزه ی علوم اعصاب و رفتار به کار گرفته شوند. قبل  از این که رویکردهای نظری گراف به گستردگی استفاده شود، مفاهیم روش شناسی مهمی نیازمند بررسی است.

اگر بخواهیم اندازه های بدست آمده از نظریه گراف را در مورد شبکه ی مغزی دسته بندی کنیم، سه طبقه مختلف از اندازه های گراف وجود دارد که جنبه های مختلفی از سازمان شبکه ای مغز را متمایز می سازند:

الف)وجود ارتباطات و ماژول های اختصاصی شده (جداسازی عملکردی).

ب)الگوی تعاملات کلی بین ارتباطات (یکپارچه سازی عملکردی)

ج)اثر عملکردی عناصر شبکه های فردی (اثرات عملکردی).

جداسازی عملکردی: خوشه بندی و ماژول بندی

یکی از موارد مهم در پردازش ویژگی های گره‏ها و توزیع عملکردی آنها تعاملاتی است که با همسایگان نزدیکشان دارند. در واقع مجموعه ای از گره ها وجود دارند که به صورت مستقیم با هم در ارتباطند. مطالعات بسیار زیادی که در زمینه ی شبکه های مغزی انجام شده است؛ نشان می دهد که نواحی عصبی وجود دارند که در آن نواحی خوشه ها و ارتباطات متقابل و زیادی وجود دارد، که به آن همسایگان می گویند.

ضریب خوشه بندی یکی از اندازه های ابتدایی برای مشخص کردن درجات گره ها در ارتباطات منطقه ای می باشد. خوشه بندی یک گره زمانی بالا است که همسایگان هر گره همسایه ی یکدیگر باشند. به طور میانگین در تمام شبکه ضریب خوشه بندی نشان دهنده ی درجه ای از شبکه است که ارتباطات محلی بین گره های مختلف آن را نشان می دهد. از آنجا که خوشه بندی خیلی به اندازه و چگالی هر یک از شبکه ها وابسته است، لازم است از علم آمار به منظور تولید شبکه های تصادفی به منظور مقایسه ی معناداری شکل گیری خوشه ها استفاده شود.

در بسیاری از موارد خوشه بندی بالا نشان دهنده ی ارتباطات چندگانه و بخش بخش گره های مختلف است. این ارتباطات و ماژول ها را می توان از طریق الگوریتم هایی که به دنبال بخش بندی کردن شماها هستند، پیدا کرد. این شماها به صورت بهینه شبکه را به زیر شبکه هایی تقسیم می کند و اندازه هایی از بخش بندی یا ماژولبندی ارائه می دهند. یکی از شاخص ها چگالی نسبی درون ماژول نسبت به چگالی ارتباطات بین ماژول های مختلف است. مطالعات زیادی از شبکه های ساختاری و عملکردی مغز انجام شده است که به شناسایی ماژول های مختلف و مشخص کردن حدود و جایگاه انها می پردازد که به شبکه های شناختی یا زیر بخش های عملکردی مغز انسان مشهورند. از طریق گسترش روش های تحلیلی که به منظور بخش بندی استفاده می شوند، پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که بخش ها و ماژول های شبکه های مغزی ساختار سلسله مراتبی دارند. این ویژگی معماری مغز، ترسیم نقشه ی بخش های مختلف مغز را به لحاظ اقتصادی و فیزیکی ارتقا می دهد و تاثیر مهم و معناداری روی پویایی مغز می گذارد.

یکپارچه سازی عملکردی: شاخص های طول مسیر و کارایی

در حالی که بخش بندی و ماژول بندی اطلاعات مهمی را درباره ی ساختار ارتباطی محلی یا منطقه ای مغز ارائه می کند، اندازه های مکملی وجود دارند که گنجایش شبکه در زمینه ی دربرگیرندگی تعاملات کلی تر و گسترده تر از تعاملات منطقه ای و همچنین یکپارچگی فعالیت پویای مغز را نشان می دهند. بعضی از این انداز ها مبتنی بر مسیر می باشند. مخصوصا طول کوتاهترین مسیر که دو گره مختلف را به هم وصل می کند. به طور کلی مسیرهای کوتاهتر به نظر می رسد؛ به صورت کاراتری اطلاعات را انتقال می دهند. بنابراین میانگین طول مسیر برای شبکه می تواند یک شاخص از گنجایش شبکه در تعامل اطلاعات کلی، محسوب شود. یکی دیگر از اندازه های مربوط به این موضوع (که در واقع عکس طول مسیر متوسط است اما کمتر از وجود گره های منفک و جدا شده آسیب می بیند)کارایی کلی است. همانند خوشه بندی، طول مسیر نیز باید از طریق یک آزمون آماری بررسی شود، تا از این طریق به مقادیری معنادار برای حجم و چگالی شبکه دست یافت.  

به دلیل اهمیت جریان اطلاعات و ارتباطات در شبکه های مقیاس بزرگ مانند شکبه های مغزی، اندازه ها مربوط به یکپارچه سازی عملکردی، مشخصات زیستی عصبی نسبتا مشخص و روشنی دارند. در یک شبکه با کارایی بالا، مسیرهای ارتباطی کوتاه می توانند بین جفت گره های مختلف مشخص می شوند. با وجود این که خوشه بندی و طول مسیر جنبه های مکملی از شبکه عملکردی سازمان مغز محسوب می شوند، اغلب از طریق اتصال و ارتباط معنی پیدا می کنند. اگر چه این اندازه ها می تواند به منظور سنجش درجه ای از تعادل شبکه بین ارتباطات موجود محلی و ارتباطات بخش بندی شده در کل محسوب شود، می تواند به منظور سنجش یکپارچگی سیستم نیز به حساب آید.

اثرات عملکردی: مرکزیت و هاب ها

شبکه های جهان واقعی در بسیاری از موارد تصادفی نیست و اختلاف معناداری با ساخت های تصادفی دارد. علاوه بر این در بین گره های این شبکه ها روابط معناداری وجود دارد. عناصر شبکه را می توان از طریق مشارکت آنها در شبکه به طبقات مختلفی طبقه بندی کرد. به عنوان مثال بر اساس شیوه ی ارتباطی که با سایر اجزای سیستم دارند، طبقه بندی نمود.  یکی از تمایزات مهمی که می تواند بر اساس اثر آنها ساخته شود اثر بالقوه ای است که آنها بر کلیت سیستم می گذارند و گنجایش آنها به منظور انتقال یا پردازش اطلاعات. گره هایی که اثرات بالا دارند اغلب به عنوان هاب شناخته می شوند. شناسایی هاب های شبکه های مغزی برای نقشه بندی نواحی مختلف مغز که بیشترین تعامالات عملکردی را دارند و به یکپارچگی سیستم کمک می کنند، ضرورت دارد. هاب ها می توانند بر اساس تعداد تعاملاتی که در مسیرهای کوتاه شبکه دارند، نیز شناسایی شوند. اندازه ای که از این تعریف بدست می آید به عنوان مرکزیت بینابینی شناخته می شود که برای شبکه های ساختاری اهمیت دارد و همچنین می تواند برای یال ها به خوبی استفاده شود.

زمانی که یک بخش بندی ماژولی شناخته می شود تنوع ارتباطات گره ها با توجه به  ماژولهای اختصاصی می تواند در قالب ضریب اشتراک سنجش شود. یکی از چیزهای مورد توجه این است که گره هایی که ارتباطات بالا دارند، ضریب اشتراک پذیری بیشتری نیز دارند. به این گره ها هاب های ارتباط دهنده گفته می شود. ارتباط بین ماژول های مختلف از طریق این هاب ها انجام می شود. از طرف دیگر گره های با درجه بالا وجود دارند که ارتباطات ماژولی آنها پایین است و بنابراین شاخص اشتراک پذیری آنها کم است. و به همین دلیل به آنها هاب های دور افتاده یا منزوی گفته می شوند چون بیشترین ارتباط آنها، بین خود ماژول شان می باشند.

هاب ها در شبکه ی مغزی خیلی اهمیت دارند. درجه‏ی مرکزیت بالا و ارتباط دهندگی آنها و همچنین اشتراک بالای انها در ارتباطات ساختاری نشان می دهد که آنها نقش بسیار حیاتی در جریان یکپارچه سازی فرآیند ها و جریان اطلاعات دارند. پژوهش ها نشان می دهد که ارتباطات بالایی بین هاب های ذهن انسان، با نواحی درد که نرخ متابولیسم در آن بالا است وجود دارد. این موضوع در مورد بیمارانی که مشکلات عصبی دارند، نیز صادق است. این نتایج می تواند به ایجاد این فرض بیانجامد که توپولوژی مغز با ساختار آن در ارتباط است. علاوه بر این سنجش مرکزیت می تواند به منظور پیش بینی نواقص ساختاری که بر اساس حذف گره یا یال در مغز بوجود می آیند، استفاده شود. در یک بافت زیست عصبی، فقدان گره های مرکزی یا یال ها به ترما یا بیماری منجر خواهد شد.

 

کاربردهای بیشتری برای نظریه گراف متصور است. روش های گراف وکاربرد آنها در شبکه های با مقیاس بزرگ منجر به ظهر بینش معناداری در عملکرد و سازمان مغز انسان شده است این کاربرد ها گسترده زیادی از شبکه های اناتومی مغز تا ارتباطات عملکردی در نواحی مختلف مغزی را در بر می گیرد. علاوه بر این ارتباطات عملکردی در زمانی که از طریق تکالیف ارائه شده، بر انگیخته می شوند، در بررسیر تفاوت های فردی و جامعه ی بالینی بسیار کاربردی خواهد بود. روش های عینی برای مقایسه شبکه ی مغزی افراد مختلف یا بین جامعه های مختلف، امکان مطالعات طولی مغز و رشد بیماری های مغزی مختلف را فراهم می آورد. رویکردهای شبکه ای جنبه های مختلفی از شبکه های مغزی را روشن کرده اند. به عنوان مثال این مطالعات تغییرپذیری معناداری را در ارتباطات ساختاری و عملکردی مغز نشان می دهند. بررسی تغیرپذیری ارتباطات بین شبکه های مختلف مغزی یکی از حوزه های مهم برای پژوهش های آینده در حوزه ی شناختی و رفتاری است.

 

0
  1. رفتن به سایت r-project.com
  2. انتخاب یکی از لینک ها به دلخواه. مهم نیست چه کشوری باشد. 
  3. عکس
  4. عکس

بعد دانلود نرم افزار کافی است روی بسته ی دانلود شده کلیک کنید و از طریق انتخاب next اجازه دهید نرم افزار باپیش فرض شرکت نصب شود.