پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان[1]
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) توسط گارنفسکی[2] و همکاران (2002) تدوین شده است. این پرسشنامه، پرسشنامه ای چند بعدی است که جهت شناسایی راهبردهای مقابله ای شناختی افراد پس از تجربه کردن وقایع یا موقعیت های منفی مورد استفاده قرار می گیرد.بر خلاف سایر پرسشنامه های مقابله ای که به صورت آشکار بین افکار فرد و اعمال واقعی وی تمایز قائل نمی شوند، این پرسشنامه افکار فرد را پس از یک تجربه منفی یا وقایع آسیب زا ارزیابی می کند. این پرسشنامه یک ابزار خود گزارشی است و دارای 9 زیر مقیاس و 36 ماده می باشد. پاسخ های این پرسشنامه در یک پیوستار 5 درجه ای (همیشه، اغلب اوقات، معمولا، گاهی، هرگز) جمع آوری می شود. اجرای این پرسشنامه خیلی آسان است و برای افراد 12 سال به بالا (هم افراد بهنجار و هم جمعیت های بالینی) قابل استفاده می باشد.
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) نه راهبرد شناختی ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، فاجعه انگاری و ملامت دیگران را ارزیابی می کند.
روش نمرهگذاری:در این پرسشنامه، تعیین نمرات هر یک از مؤلّفهها با جمع نمرات سوالهای مربوط به آن انجام میشود. نمرهگذاری به شکل زیر صورت میگیرد.(هرگزنمره صفر-.....-همیشه نمره7)
جدول 3-7: شمارهی سوالهای پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان
مؤلفههای تنظیم شناختی هیجان |
شمارهی سؤالها |
ملامت خویش |
1 – 10 – 19- 28 |
پذیرش |
2 – 11 – 20 – 29 |
نشخوار |
3 – 12 – 21 – 30 |
تمرکز مجدد مثبت |
4 – 13 – 22 – 31 |
تمرکز مجدد بر برنامه ریزی |
5 – 14 – 23 – 32 |
ارزیابی مجدد مثبت |
6 – 15 – 24 – 33 |
دیدگاه پذیری |
7 – 16 – 25 – 34 |
فاجعه سازی |
8 – 17 – 26 – 35 |
ملامت دیگران |
9 – 18 – 27 – 36 |
پایایی
سازندگان این پرسشنامه پایایی آن را از طریق آلفای کرونباخ برای راهبردهای مثبت 91/0، راهبردهای منفی 87/0 و کل پرسشنامه 93/0 گزارش کرده اند. پیوسته گر و حیدری (1385، به نقل از قاسم زاده و نساجی و همکاران 1389) همسو با یافته های فوق ضرایب بالایی را گزارش کرده اند. در تحلیل عاملی که امین آبادی (1388) با روش تحلیل مولفه های اصلی بر پرسشنامه انجام داد، 36 گویه به 26 گویه و 9 خرده مقیاس به 4 خرده مقیاس (سرزنش خود و فاجعه آمیز پنداری، مقابله و پذیرش، مثبت اندیشی و سرزنش دیگران) کاهش یافت و ضرایب پایایی 77/0، 70/0، 76/0 و 64/0 برای خرده مقیاس ها و برای کل پرسشنامه 70/0 گزارش گردید.
روائی
روایی ملاکی پرسشنامه از طریق روایی همزمان (اجرای همزمان با سیاهه افسردگی بک) مورد بررسی قرار گرفته و روابط درونی خوبی بین خرده مقیاس ها دیده شد (حسنی،1389).
پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان
شما چگونه با تجارب منفی و رویدادهای ناخوشایند مقابله می کنید؟
هر فردی ممکن است با رویدادهای منفی یا ناخوشایند مواجه شود که به شیوه خاص خودش در مقابل آنها واکنش نشان دهد. لطفا سوالات زیر را به دقت مطالعه کرده و مشخص سازید که شما در پی تجربه رویدادهای منفی و ناخوشایند معمولا به چه چیزی فکر می کنید.
جواب گزینه ها (هرگز-تقربیا هرگز- گاهی اوقات- معمولا-اغلب اوقات- تقربیا همیشه- همیشه)
1- احساس می کنم این منم که برای این رویداد منفی مقصرم.
2- فکر می کنم که می بایست آنچه را که رخ داده، بپذیرم.
3- اغلب به این موضوع فکر می کنم که آنچه را که برایم رخ داده، چه احساسی در من ایجاد کرده است.
4- به جای اینکه به تجربه منفی که داشتم فکر کنم، به جیزهای خوب و دلپذیر فکر می کنم.
5- بیشتر در این مورد فکر می کنم که چطور می توانم بهتر از این عمل کنم.
6- فکر می کنم از آنچه رخ داده، می توانم چیزهایی بیاموزم.
7- فکر می کنم می توانست همه چیز بدتر از این هم بشود.
8- اغلب فکر می کنم آنچه را که من تجربه کرده ام، نسبت به آنچه دیگران تجربه کرده اند، خیلی بدتر است.
9- احساس می کنم که برای آنچه برای من روی داده، دیگران مقصر هستند.
10- احساس می کنم من مسئول و مقصر آنچه که اتفاق افتاده، هستم.
11- فکر می کنم که می بایست شرایطی را که پیش آمده، بپذیرم.
12- بعد از تجربه رویدادهای منفی درباره آنچه تجربه کرده ام و اینکه چه احساسی در من ایجاد کرده، بسیار فکر می کنم.
13- درباره چیزهای خوشایندی فکر می کنم که هیچ کاری در موردشان نمی شود انجام داد.
14- فکر می کنم چگونه می توانم با موقعیت بوجود آمده بهتر مقابله کنم.
15- فکر می کنم از نتیجه آنچه برایم اتفاق افتاده، می توانم شخص قوی تری بشوم.
16- فکر می کنم دیگر افراد، نسبت به من، تجارب بدتری را سپری کرده اند.
17- دائما به این مساله فکر می کنم که آنچه برایم رخ داده، بسیار هولناک است.
18- احساس می کنم دیگران مسئول و مقصر آنچه رخ داده است هستند.
19- اغلب درباره اشتباهاتی که در مورد این موضوع مرتکب شده ام، فکر می کنم.
20 – فکر می کنم در مورد آنچه اتفاق افتاده است، نمی توانم هیچ تغییری ایجاد کنم.
21- می خواهم بفهمم در مورد شیوه ای که من در مورد این قضیه عمل کرده ام، چه احساسی دارم.
22- به جای اینکه به اتفاقی که برای من رخ داده است فکر کنم، به چیزهای خوب فکر می کنم.
23- درباره اینکه چگونه رویداد منفی را تغییر دهم، فکر می کنم.
24 – فکر می کنم اتفاق رخ داده، جنبه های مثبتی نیز دارد.
25- فکر می کنم، در مقایسه با دیگر اتفاقات، آنچه برای رخ داده خیلی هم بد نیست.
26- اغلب فکر می کنم آنچه را که من تجربه کرده ام، در مقایسه با آنچه می تواند برای یک فرد اتفاق بیافتد، خیلی بدتر است.
27- درباره اشتباهاتی که دیگران در مورد این موضوع کرده اند، فکر می کنم.
28- فکر می کنم اساسا علت این اتفاق می بایست در درون خودم باشد.
29- فکر می کنم می بایست یاد بگیرم که با این تجربه منفی پیش آمده، به زندگی ادامه دهم.
30- بر احساساتی که رویداد رخ داده در من بر می انگیزد، متمرکز می شوم.
31- به جای اینکه به تجربه استرس زایی که داشتم فکر کنم، درباره تجارب مطبوع و خوشایند فکر می کنم.
32- به برنامه جدیدی فکر می کنم تا عملکرد بهتری در مورد این تجربه منفی داشته باشتم.
33- جنبه های مثبت را برای تجربه منفی، جستجو می کنم.
34- به خودم می گویم چیزهای بدتر از این هم در زندگی وجود دارند.
35- دائما فکر می کنم که چقدر موقعیت استرس زای بوجود آمده، مهیب و ناگوار است.
36- فکر می کنم اساسا علت این رویداد استرس زا می بایست در دیگران باشد.
[1]Cognitive Emotion Regulation Questionnair
[2]Garnfski
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 15 آذر 1402 (21:19)
- گزارش تخلف مطلب